Untitled Document

مثالها در جادوی دنیا و غفلت اهل دنیا - ۳

و چنانكه هرچند طعام خوشتر، ثقل وی كنده تر، هرچند لذت دنیا بیشتر، عاقبت آن رسواتر، و این خود در وقت جان كندن پدیدار آید، كه: هركرا نعمت و باغ و بستان و كنیزكان و غلامان و زر و سیم بیش بود، بوقت جان كندن، رنج فراق بیش بود از آنكس كه اندک دارد. و آن رنج و عذاب بمرگ زایل نشود، بلكه زیادت شود. كه آن دوستی صفت دلست، و دل بر جای خویش باشد، و نمیرد؛

مثال آخر – بدانكه كارهای دنیا كه پیش آید، مختصر نماید، و مردم پندارند كه شغل وی دراز نخواهد بود، و باشد [ممكن است. چه بسا] كه از صد كار وی یكی پدیدار آید، و عمر در آن شود! و عیسی – علیه السلام – میگوید: «مثل جوینده دنیا چون مثل خورنده آب دریاست: هرچند بیش خورد تشنه تر میشود، میخورد و میخورد تا هلاک شود، و هرگز آن تشنگی از وی بنشود». و رسول ما – علیه افضل الصلوات و اكمل التحیات – میگوید: «همچنانكه روا نباشد كه كسی در آب رود و تر نگردد، روا نباشد كه كسی در دنیا شود و آلوده نگردد».

مثال آخر – مثل كسی كه در دنیا آید، مثل كسی است كه مهمان شود نزدیک میزبانی كه عادت وی آن بود كه همیشه سرای آراسته دارد برای مهمانان، و ایشانرا میخواند، گروهی پس از گروهی، و طبق زرین پیش وی نهد، بر وی نقل و مجمره [آتشدان – منقل] سیمین با عود و بخور، تا وی معطر شود و خوش بوی گردد، و نقل بخورد و طبق و مجمره بگذارد تا قوم دیگر در رسند. پس هر كس رسم وی داند، و عاقل باشد، عود و بخور [چیز خوشبوی كه بر آتش سوزند] برافكند و خوش بوی شود، و نقل بخورد، و طبق و مجمره بدل خوش بگذارد، و شكر بگوید، و برود؛ و چنانكه هرچند طعام خوشتر، ثقل وی كنده تر، هرچند لذت دنیا بیشتر، عاقبت آن رسواتر، و این خود در وقت جان كندن پدیدار آید،