Untitled Document

پیدا كردن آنكه مستحق دوستی بحقیقت خدای است عز وجل - ۳

و صدیقان و انبیا محبوب از آنند كه ایشان را درین معلوم كمالی هست، دوم با قدرت آید چون قدرت ایشان بر اصلاح نفس خود و اصلاح بندگان خدای تعالیٰ و سیاست ایشان و بنظام داشتن مملكت دنیا و نظام حقیقت دین، سیم با تنزیه آید و پاكی از عیب و نقص و خبایث اخلاق باطن، و محبوب از ایشان این صفاتست نه افعال ایشان، كه هر فعل كه نه بسبب این صفات بود آن محمود نبود: چون فعلی كه بنفاق بود یا بغفلت بود، پس هر كه بدین صفات بكمال تر بود دوستی وی زیادت بود، و ازینست كه مثلا صدیق را از شافعی دوستر دارد و پیغامبر را از صدیق دوستر دارد. و اكنون درین سه صفت نگاه كن تا خدای تعالیٰ مستحق این دوستی هست و ویرا این صفات هست: هیچ سلیم دل نیست كه نه این مقدار داند كه علم اولین و آخرین از آدمیان و فریشتگان در جنب علم حق تعالیٰ ناچیزست، و همه را گفته است: «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً»، بلكه همهٔ عالم اگر فراهم آیند تا عجایب حكمت وی در آفرینش مورچه بدانند نتوانند و آن قدر كه دانند از وی دانند كه در ایشان بیافرید، چنانكه گفت: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ [آدمی را آفرید و سخن گفتن را بوی آموخت]» و آنگاه علوم خلق متناهی است و علم وی بی نهایت، با آن چه اضافت گیرد؟ و علم خلق از ویست پس همه علم ویست، و علم وی از خلق نیست، اما اگر در قدرت نگری قدرت نیز محبوبست و بدین سبب شجاعت علی را دوست دارند و سیاست عمر را كه آن نوعی از قدرتست، و قدرت همهٔ خلق در جنب قدرت حق تعالیٰ چه باشد، بلكه همه عاجز اند الا آن قدر كه وی ایشان را قدرت داد، و چون همه را از آن عاجز كرد كه اگر مگسی ازیشان چیزی برباید باز نتوانند ستد، همه عاجز باشند، پس قدرت وی بی نهایت است كه آسمان و زمین و هر چه در میان آنست از جن و انس و حیوان و نبات همه از قدرت ویست،