Untitled Document

حق تعالـی متكلم ست بكلام ازلی و آفریدگاری صفت اوست و همه چیز بخواست وی است-۴

حكایت آورده اند كه اول كسی كه این مقالت آشكارا كرد جُعد بن درهم بود خالد بن عبدالله القشیری كه امیر واسطه بود او را بگرفت و حبس كرد چون روز عید اضحی شد بمصلای عید آمد و نماز بگذارد بر منبر رفت و خطبه بلیغ بگفت و در آخر خطبه گفت یا معاشر المسلمین دانم كه هر كس از شما تقرب میجوید بحضرت حق تعالـی بقربانی تقبل الله منكم اضحیتكم وبارك فی اضحیتی فانی اتقرب الی الله بذبح جعد بن درهم فان الله تعالـی یقول وكلم الله موسی تكلیما فانه یقول كذب ولم یكلم ومن كذب الله تعالـی فهو كافر و از منبر فرود آمد و او را ذبح كرد و بعد از وفات وی او را بخواب دیدند گفتند حق تعالـی با تو چه كرد گفت گناه بسیار داشتم خداوند تعالـی همه را بیامرزید و بر من رحمت كرد و گفت گناه تو در كار اعتقاد نیک تو كردم و قربان كردن مبتدع را از تو بهزار قربان قبول كردم و ترا شایسته بهشت و دیدار خود گردانیدم صاحب روضه خلد درین معنی خوش میگوید قطعه

روز عیدست چو دستِ تو بقربان نرسد # تیغ بردار و بكش از سر دین بد كیشی #

ظالمی را بكشی مژده قربان یابی # كه بُزی گر بكشی كم نبود از میشی #

بس او را متكلم دانی لم یزل و گوئی كلام وی صفت ویست و ازلیست منكر نشوی كتابهای ویرا چنانكه كافران شدند مخلوق نگوئی چنانكه معتزلیان گفتند و حادث نگوئی چنانكه كرامیان داشتند و چون این معنی دانستی باید كه اعتقاد كنی كه آفریدگاری صفت خداوندست و عالم و هر چه در عالم ست همه آفریده ویست و هر چه آفرید چنان آفرید كه ازان نیكوتر نباشد