درجات خشم با مخالفان خدای تعالی - ۲
درجه پنجم: كس بود كه بشراب خوردن و فسق كردن مشغول بود، و كسی را از وی رنجی نباشد، كار وی سهلتر بود، و با وی تلطف و نصیحت اولیتر- اگر امید قبول بود- و اگر نه، اعراض كردن از وی نیكوتر. اما جواب سلام باز باید دادن، و لعنت نباید كردن- یكی در روزگار رسول- علیه السلام- چند بار شراب خورد و ویرا حد زدند، یكی از صحابه ویرا لعنت كرد و گفت چند خواهد بودن از فساد وی، رسول- علیه السلام- ویرا نهی كرد و گفت: ویرا خود شیطانی خصم بس است، تو نیز یاور شیطان مباش بر وی!
حق بیست و یكم آنكه ببیمار پرسان [بیمار پرسان- عیادت] شود كسی را كه آشنا بود، اگر چه دوست نبود رسول گفت- علیه السلام-: «هر كه عیادت بیماری كند در میان بهشت نشست، و چون باز گردد، هفتاد هزار فرشته بر وی موكل كنند تا بر وی صلوات می دهند تا شب»؛ و سنت است كه دست در دست بیمار نهد یا بر پیشانی، و بپرسد كه چگونهٔ؟ و بگوید: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ أُعِيذُكَ بِاللَّهِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ مِنْ شَرِّ مَا یَجِدُ» [تو را از شر آنچه هست در پناه خداوند یگانه بی نیازی كه نه میزاید و نه زائیده میشود و نه كسی با او همپایه است قرار میدهم]، عثمان می گوید- رضی الله عنه-: «بیمار بودم، رسول- علیه السلام- درآمد و صد بار این بگفت»، و سنت بیمار آنست كه بگوید: «أعوذُ بعزَّةِ اللهِ وقدْرَتِهِ مِنْ شرِّ ما أجدُ» [از شر آنچه هست ببزرگی و توانائی خداوند پناه میبرم] و چون كسی گوید كه چگونه؟ گله نكند.