لعنت كردن - ۱
بدانكه لعنت كردن مذموم است، بر ستور و مردم و جامه و هر چه بود. رسول -علیه السلام- می گوید: «مؤمن لعنت نكند». زنی اندر سفر بود با رسول- صلی الله علیه وسلم- اشتری را لعنت كرد، رسول گفت -علیه السلام-: آن شتر را برهنه كنید و بیرون كنید از قافله كه ملعون است، مدتی آن شتر همی گردید هیچ كس گرد وی نگشت. بودردا همی گوید -رضی الله عنه-: «هر گاه كه آدمی زمین یا چیزی را لعنت كند آن چیز گوید لعنت بر آن باد كه اندر حق تعالی عاصی ترست از ما هر دو». یكروز ابوبكر صدیق- رضی الله عنه- چیزی را لعنت كرد، رسول- علیه السلام- بشنید، گفت: یا ابوبكر، صدیق و لعنت، صدیق و لعنت؟! لا ورب الكعبه، گفت توبه كردم توبه كردم و بنده آزاد كرد كفارت آنرا.
و بدانكه لعنت نشاید كرد مردمانرا الا بر جمله كسانی كه مذموم اند، چنانكه گویی: لعنت بر ظالمان و فاسقان و مبتدعان بادا؛ اما گفتن لعنت بر معتزلی و كرامی- باد، اندرین خطری باشد و از این فسادی تولد كند، از این حذر باید كرد، مگر آنكه اندر شرع لفظ لعنت آمده باشد بریشان. و اندر خبری درست باشد؛ اما شخصی را گفتن كه لعنت بر تو باد یا بر فلان باد، این كسی را روا باشد كه داند كه بر كفر مرده است، چون فرعون و بوجهل. رسول- صلی الله علیه وسلم- قومی را نام برد و لعنت كرد، كه دانست كه ایشان مسلمان نخواهند شد؛ اما جهودی را گفتن مثلا كه لعنت بر تو باد، اندرین خطری بود: كه باشد كه مسلمان شود پیش از مرگ و از اهل بهشت بود، و باشد كه ازین كس بهتر شود.