مكتوب سی و نهم (۳۹)
بشیخ ابوالمظفر و محمد شاه در عزا و محافظت طریق شیخ خود.
الله تعالی برادران طریقت را ازین واقعه هائله صبر جمیل و اجر جزیل كرامت كناد وجود اهل الله رحمت است هم در حالت حیوة و هم بعد ممات فیوض و بركات كه در حیوة شان مفاد و مستفاد است بعد ممات شان نیز امیدوار آن باید بود و باید دانست كه این فیوض و بركات تا زمانی فائض است كه در طریقه شیخ احداثی واقع نشده است و چون امور محدثه در طریقه پیدا شد كه در حیوة شیخ نبود راه فیض مسدود گشت در رنگ بدعتی كه دردین پیدا شود و انوار سنت بسبب آن قلت پذیرد پس بر یارانِ آنجائی ناگزیر است كه محافظت طریقه شیخ خود نیك نمایند و احداثی دران نكنند و نوع زندگانی نمایند كه در یك دیگر فانی باشند و حلقه ذكر را بر سنن سابق بر پا دارند و اوقات را معمور دارند و در كسب خیرات مبادرت نمایند و در اتیان طاعات مسابقت كنند (سَابِقُوا اِلی مَغْفِرةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ ...* الحدید: ۲۱) و خدمت فرزندان ایشان را سعادت خود شناسندو ارضای ایشان را بر وجه مشروع امر عظیم دانند و این فقیر را بدعای ایمان یاد نمایند انشاء الله تعالی در ماه ذی الحجه از اینجا بسفر حجاز انتقال واقع میشود والباقی عند التلاقی انشاءالله الباقی والسلام اولاً و آخراً.
شعر و سرود
و اندر كتاب سماع شرح كردیم كه این حرام نیست: كه اندر پیش رسول شعر خوانده اند، و حسان را فرمود تا كافرانرا جواب دهد از هجاء ایشان؟ اما آنچه دروغ بود یا هجاء مسلمانی باشد یا دروغی بود اندر مدح، آن نشاید! اما آنچه بر سبیل تشبیه گویند- كه آن صنعت شعر بود- اگر چه صورت دروغ بود حرام نباشد: كه مقصود از آن نه آن بود كه آن اعتقاد كنند، كه این چنین شعر بتازی پیش رسول- علیه السلام- خوانده اند.