Untitled Document

مكتوب صد و شصت و سیوم (۱۶۳) - ۲

حق سبحانه در كلام مجید خود اهل كفر را دشمن خود و دشمن پیغمبر خود فرموده است پس اختلاط و موانست با این دشمنان خدا و رسول او از اعظم جنایات باشد اقل ضرر در مصاحبت و مخالطت این دشمنان آنست كه قدرت اجراء احكام شرعی و رفع رسوم كفری زبون میگردد و محیای موانست مانع آن می آید و این ضرر بسیار عظیم است دوستی و الفت با دشمنان خدا منجر بدشمنی خدای عز وجل و دشمنی پیغمبر او علیه الصلوة والسلام میشود شخصی گمان میكند كه او از اهل اسلام است و تصدیق و ایمان بالله و رسوله دارد اما نمیداند كه این قسم اعمال شنیعه دولت اسلام او را پاک و صاف میبرد نَعُوذُ بِاللهِ مِنْ شُرُوْرِ اَنْفُسِنَا وَمِنْ سَیِّئَاتِ اَعْمَالِنَا

# خواجه پندارد كه مرد واصل است** حاصل خواجه بجز پندار نیست**

كار این نابكاران استهزا و سخریت است باسلام و اهل آن و منتظرند اگر قابو بیابند و ما را زاهل اسلام برآرند یا همه را بقتل برسانند یا بكفر باز گردانند پس اهل اسلام را هم شرمی در كار است كه اَلْحَیَاءُ مِنَ الْاِیْمَانِ و ننگ مسلمانی ضروریست همواره در مقام خواری اینها باید بود جزیه از اهل كفر كه در هندوستان بر طرف شده است بواسطه شومی مصاحبت اهل كفر است با سلاطین این دیار و مقصود اصلی از جزیه گرفتن از ایشان خواری ایشان است و این خواری بحدیست كه از ترس جزیه جامه خوب نمیتوانند پوشید و به تجمل نمیتوانند بود و همیشه ترسان و لرزان میباشند از اخذ اموال بادشاهان را چه میرسد كه منع جزیه گرفتن كنند حق سبحانه وتعالی جزیه را از برای خواری ایشان وضع كرده است مقصود رسوای ایشان است و عزت و غلبه اهل اسلام

ع جهود هر كه شود كشته سود اسلام است