Untitled Document

احوال بعض اجداد كبار حضرت ایشان و والد بزرگوار حضرت امام ربانی

باز ملتجی شدم و گفتم رحمت ترا نهایتی نیست بر مغفرت بیفزای حكم شد كه ماهی عذاب مرفوع گردد باز بیش از پیش تضرع نمودم بكرم خاص نوازش نموده بكلی بخشیدند فردای آنروز بمقبره كه والد ماجد آنحضرت مدفون اند انجا حاضر شدند و بخاطر عاطر آنحضرت قدس سره مضمون حدیث معروف گذشت كه چون عالمی بر مقبره بگذرد تا چهل روز عذاب ازان مقبره بردارند بمجرد این خطور ملهم شدند كه بقدوم تو تا قیامت عذاب ازین مقبره برداشتم و آنجا نیز این التماس در میان آمد و بعزّ اجابت رسید

تو از هر در كه باز آئی بدین خوبی و زیبائی#

دری باشد كه از رحمت برُوی خلق بكشائی#

اما والد شریف ایشان العالم العارف الامجد الشیخ عبدالاحد رحمه الله كه درین كتاب تعبیر از ایشان بحضرت مخدوم میرود قدس سرّه آنجناب را در عنفوان جوانی و آوان تحصیل علوم ربانی بناگاه ید طولای شوق این راه گریبان دل بگرفته بخدمت مظهرالنفوس الشیخ عبدالقـُدّوس [عبدالقدوس چشتی توفی سنه ۹۴۴ هـ. [۱۵۳۷م.] در كـَنـْكوه.] قدس سره برد آنجا بكمند ارادت او در آمده تلقین اذكار و تعین اطوار قرار گرفت چون از شیخ التماس سكونت بران آستان و طلب مصاحبت بان درویشان و خدا پرستان نمود خدمت شیخ رضا بدان نداد و فرمود قدم عزیمت بر تحصیل علوم دین و شریعت نهاده باز گرد و آنرا باتـْمام و اختتام رسان آنگاه بیا و بتحصیل این معامله كمر همت بند كه درویشی بیعلم را چندان نمكی نیست چون حضرت مخدوم این بشنود و ملاحظه كبر سن شیخ نمود زبان مسالت بكشود