Untitled Document

معراج

رسول الله "صلی الله علیه وسلم" از بسترشان بیدار گردانیده شده با بدن، در شب، از مكه تا به مسجد الاقصی و از آنجا تا به آسمان و بعد از آسمان هفتم تا جاییكه خواست خدا بود برده شد. معراج را باید اینگونه قبول كرد. از مكه مكرمه تا به (سدرة المنتهی) همراه با جبرائیل علیه السلام رفت. (سدرة المنتهی) درختی است در آسمان ششم و هفتم كه تمام علوم اولین و آخرین و تمام مرتبه های بلند نمیتوانند از او بلندتر بروند. حضرت رسول اكرم "صلی الله علیه وسلم" در سدره، جبرئیل علیه السلام را بصورت اصلی اش، با ششصد بال، دیدند. جبرائیل علیه السلام در آنجا باز ماند. از مكه به قدس شریف و یا تا به آسمان هفتم با (براق) برده شد. (براق) جانوریست سفید رنگ، نه ماده نه نر، خوردتر از استر (قاطر)، بزرگتر از مركب، جانوریست با سرعت. از قدس تا به آسمان هفتم با نردبان بنام (معراج) كه ماهیتش نامعلوم است در یک لحظه برده شد. در سدرة المنتهی با هزاران هزار غرایب مواجه شد. نعمتهای بهشت و عذاب های دوزخ را دید از شوق لقای جناب اقدس، التفات بهیچ كدام از نعمتهای بهشت ننمودند. از سدرة المنتهی تا بلندی كه آواز نوشتن قلمهای ملائكه را میشنید تنها رفت. از هفتاد هزار حجاب گذشت. فاصله میان دو پرده مانند پنج صد سال راه بود. بعد از آن رفرف را كه بساطیست كه نورش بر نور آفتاب غلبه میكند پیش ایشان نهادند برو سوار شد و از كرسی گذشت. و بعرش الهی رسید. از عرش، از زمان، از مكان و از عالم ماده بیرون رفت. بمقامی رفت كه كلام جناب حق شنیده میشد. جمال الٰهی را كه از فهم دور و از چوكات بیان خارج است، چنانچه در آخرت دیده خواهد شد، بی زمان و بی مكان دید. با الله تعالی بدون صوت و حرف گفتگو كرد. الله تعالی را تسبیح، حمد و ثنا نمود. به شرف و اكرامات مظهر گردید. پنجاه نماز را بر او و امت او فرض نمودند و با اشاره حضرت موسی علیه السلام برای تخفیف آنها عروج و نزول نمود و آنها را به پنج فرض رسانید. بعد از این مسافرت طولانی و بعد از آنكه غرایب فراوان را دید و شنید با هزاران خلعت و تشریف و تكریم، بخوابگاه خود عودت فرمود و خوابگاهش هنوز گرم بود.