Untitled Document

آفات نكاح - ۱

و اما آفات نكاح سه است: آفت اول- آنكه: باشد كه از طلب حلال عاجز بود- خاصه در چنین روزگار- و باشد كه بسبب عیال در شبهت افتد یا در حرام، و آن سبب هلاک دین وی بود و آن عیال وی، و هیچ فضیلت این را جبر نكند، كه در خبرست كه: «بنده را به نزدیک ترازو بدارند- و ویرا اعمال نیكو بود، هر یكی چند كوهی پس وی را بپرسند كه: عیال را از كجا نفقه كردی؟ و ویرا بدین بگیرند، تا همه حسنات وی بشود بدین سبب، آنگاه منادی كنند كه: این آن مردست كه عیال وی جملهٔ حسنات وی بخورد و وی گرفتار شد»؛ و در اثرست كه: «اول كسی كه در بنده آویزد بقیامت، عیال وی باشد، گوید: بار خدایا انصاف ما از وی بستان كه ما را طعام حرام داده است و ما ندانستیم، و ما را آنچه آموختنی بود نیاموخت تا در جهل بماندیم». پس هر كرا مالی میراثی نباشد، یا كسبی حلال نباشد، ویرا نشاید نكاح كردن، الا بدانكه یقین داند كه اگر نكند در زنا افتد؛ آفت دوم- آنكه: قیام كردن بحق عیال نتوان الا بخلق نیكو و صبر كردن بر محالات ایشان و احتمال كردن رنج ایشان و بتدبیر كارهای ایشان قیام كردن، و این هر كسی نتواند، و باشد كه ایشان را برنجاند و بدان بزه كار شود یا ضایع فروگذارد؛ و در خبرست كه: «كسی كه از عیال بگریزد همچون بنده گریخته باشد: نماز و روزهٔ وی مقبول نبود تا باز بنزدیک ایشان نرود»؛ و در جمله با هر آدمی نفسی است، كسی كه با نفس خویش برنیاید، اولیتر آن بود كه در عهدهٔ نفس دیگری نشود.

بشر حافی را گفتند: «چرا نكاح نكنی؟»، گفت: «ازین آیت می ترسم كه: لهن مثل الذی علیهن بالمعروف [زنان را بر مردان حق است، بدانسان كه مردان را بر ایشانست]»؛