Untitled Document

راههای رسیدن بخلق نیكو

بدانكه ریاضت كاری دشوار است، و جان كندنست. ولیكن اگر طبیب استاد بود، و راه فرادار وی لطیف داند، دشوار آسانتر گردد؛ و لطف طبیب آنست كه مرید را باول درجه بحقیقت حق نخواند، كه طاقت آن ندارد: كه اگر كودک را گویند: بدبیرستان شو تا بدرجه ریاست رسی، او خود ریاست نداند كه چه باشد، بدان كار چون رغبت كند؟ ولیكن باید گفت: برو تا شبانگاه چوگان و گوی بتو دهم تا بازی كنی؛ بدان تا كودک بحرص این بشود و چون بزرگتر شود وی را ترغیب كنی بجامه نیكو و زینت تا دست از بازی ندارد و چون بزرگتر شود ویرا بریاست و خواجگی وعده دهند، و گویند: جامه ای دیبا كار زنان باشد، و چون بزرگتر شود گویند: خواجگی و ریاست اصلی ندارد، كه همه بمرگ تباه شود، آنگاه ویرا بپادشاهی جاوید دعوت كنند. پس باشد كه مرید اندر ابتدای كار بر اخلاص تمام قادر نبود؛ ویرا رخصت دهند كه مجاهدت همی كند بر شره آنكه مردمان وی را بچشم نیكو نگرند، تا آرزوی ریا شره مال اندر وی بشكند، چون فارغ شود، رعونتی اندر وی پدیدار آید، آنگاه شره رعونت اندر وی بشكند، بدانكه فرماید كه گدایی كند، و چون ویرا اندران قبولی پدیدار آید، از آن منع كند، و بخدمتهاء خسیس مشغول گرداند، چون خدمت طهارت جای و غیر‌ آن، و همچنین هر صفتی كه اندر وی پدید آید، علاج اندک همی فرماید بتدریج، بیكبار همه نفرماید، كه طاقت آن ندارد. و بر آرزوی ریا و نام نیكو همه رنجها بتواند كشیدن، كه مثال آن همه چون مار و كژدم است، و مثال ریا چون اژدهاست، كه همه را فرو برد، و باز پسین صفتی كه از صدیقان بشود اینست.