Untitled Document

اسرار زكوة دادن - ۲

طبقه سوم سَره مردان [مردان پاک و خالص] بودند، كه ایشان بیش از آن طاقت نداشتند كه از دویست درم پنج درم بدهند، بر فریضه اقتصار كردند، و فرمان بدل خوش و بزودی بجای آوردند، و هیچ منت بر درویشان ننهادند، و این درجهء واپسین است، كه هر كه از دویست درم كه خدای تعالی بدو دهد، دلش ندهد كه پنج درم بفرمان او باز دهد، او را در دوستی حق بس نصیبی نبود، و چون بیش ازین نتواند داد، دوستی او سخت ضعیف [بسیار ضعیف] بود، و از جملهء دوستان بخیل باشد.

سرّ دوم تطهیر دلست از آلایش و نجاست بخل: كه بخل در دل چون نجاستی است كه سبب ناشایستگی اوست قرب حضرت حق را، چنانكه نجاست ظاهر سبب بعد اوست از نماز، و آن نجاست بخل پاک نشود الّا بخرج كردن مال: و بدین سبب زكوة كه نجاست بخل را ببرد، چون آبیست كه بدو نجاست شسته آید. و برای اینست كه زكوة و صدقه بر رسول و اهل بیت او حرامست: كه منصب ویرا از اوساخ [كثافتها و چركها] اموال مردمان صیانت [نگاهداری] كرده اند.

سرّ سوم شكر نعمت است، كه مال نعمتی است، چون در حق مؤمن سبب راحت دنیا و آخرت باشد، پس چنانكه نماز و حج و روزه شكر نعمت تن است، زكوة شكر نعمت مالست: تا چون خود را بی نیاز بیند بدین نعمت، و مسلمانی دیگر را همچون خود درمانده بیند، با خود گوید: «او نیز بندهء خدایست همچون من، شكر آنرا كه مرا از وی بی نیاز كرد و او را محتاج من كرد، با او رفقی [مدارا و مهربانی] كنم، كه این از من بشبی برود -اگر تقصیر كنم- و مرا بصفت او گردانند، و او را بصفت من».

پس هر كسی باید كه این اسرار بداند تا عبادت او صورت بی معنی نباشد.