در بیان آن چیزهایی كه كشتن آن در نماز مباحست - ۴
عمر رضی الله عنه ازان غلام پرسید غلام گفت من كشته ام از برای آنكه میخواست كه با من لواطه كند و بمن رسیده بود اینكه رسول ﷺ فرموده كه هر كه خواهد كه لواطه كند با كسی اگر آنكس او را بكشد مباح بود امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه گفت گواه داری غلام گفت اگر آنجا كس بودی او با من این فعل نتوانستی كرد امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه گفت تو اقرار كردی ترا باید كشت غلام گفت هزار جان من فدای شرع محمد رسول الله ﷺ باد عبدالله ابن مسعود رضی الله عنه حاضر بود گفت یا امیرالمؤمنین مهلت ده كه من از رسول الله ﷺ شنیده ام كه هر كه لواطه كند و بی توبه میرد او را در گور نگذارند و بآتش دوزخش برند پس عبدالله بسر گور آن مرد رفت و گور آن مرد را فرمود تا باز كردند دران گور اثر عذاب دیدند و آن مرد را ندیدند پس بنزدیک امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه آمدند و گفتند كه آن مرد را در گور ندیدیم گفت راست فرمود رسول الله ﷺ پس آنكه عمر رضی الله عنه برخاست و عبدالله بن مسعود را در كنار گرفت و دعا كرد و آن غلام را نكشتند و در (شرح علایی) آورده كه به لواطه كردن بغلام خود یا كنیزک یا زن خود یا مرد بیكانه نزدیک امام اعظم حدّ زنا واجب نیاید و نزدیک ابویوسف و محمد واجب آید یعنی اگر زن دارد سنگسارش كنند و اگر ندارد صد تازیانه بزنندش
(بجهة رسیدن به مطلوب و مقصود باسم یا هادی این رباعی را بخواند)
من كیستم آتش بدل افروختهء
بر خرمن عشق چشم خود دوختهء
در راه وفا چو سنگ و آتش كردم
شاید كه رسم بصحبت سوختهء