پیدا كردن حقیقت و روح نماز
اصل روح نماز خشوع است و حاضر بودن دل در جمله نماز، كه مقصود نماز راست داشتن دل است با حق تعالی، و تازه كردن ذكر حق تعالی بر سبیل هیبت و تعظیم چنانكه حق تعالی گفت: " وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي - نماز بپای دار برای یاد كرد مرا"، و رسول گفت (علیه السلام) كه : "بسا كسا كه نصیب وی از نماز جز رنج و ماندگی نیست"، و این آن بود كه بكالبد نماز كند و بدل غافل، و گفت كه : "بسیار بنده بود كه نماز كند و از نماز وی بیش از ده یک یا شش یک ننویسند، و آن مقدار نویسند از نماز هر كسی كه بدل در آن حاضر باشد" ، و گفت: "نماز چنان كن كه كسی را وداع خواهی كرد" یعنی خود را و هوای خود را وداع كن، بلكه هر چه جز حق است آنرا وداع كن، و همگی خود بنماز ده، و برای این بود كه عایشه (رضی الله عنها) میگوید كه : "رسول (صلی الله علیه وسلم) با ما حدیث میكردی و ما نیز با وی، چون وقت نماز درآمدی گفتی كه هرگز ما را نشناخته است، از مشغولی كه بودی بعظمت حق تعالی!" و رسول گفت (صلوات الله علیه): "هر نمازی كه دل در وی حاضر نبود، خدای تعالی در ان نماز ننگرد" و خلیل (صلوات الله علیه) چون نماز كردی جوش دل وی از دو میل بشنیدی و علی (رضی الله عنه) چون در نماز خواستی شد، لرزه بر وی افتادی، و گونه بر وی بگشتی، و گفتی آمد وقت امانتیكه بر هفت آسمان و زمین عرضه كردند و ایشان طاقت آن نداشتند. و سفیان ثوری میگوید كه : "هر كه در نماز خاشع نبود نماز وی درست نبود". حسن بصری میگوید: "هر نمازی كه دل در وی حاضر نبود بعقوبت نزدیكتر بود". و معاذبن جبل گوید "هر كه در نماز بعمد نگاه كند تا بداند كه بر راست و چپ وی كیست ایستاده، ورا نماز نبود".
رسول (علیه السلام) گفت كه: "مسلمان آنكس است كه مسلمانان از دست و زبان وی سلامت یابند باید كه بدین صفت بود، یا عزم كند كه چنین كند."