Untitled Document

راه ستودنی بودن مال - ۱

بدانكه مال هر چند نكوهیده است بوجوه نیز ستوده است از وجهی: كه اندر وی هم شرّست و هم خیر، و از اینست كه حق سبحانه وتعالی وی را خیر خوانده است در قرآن و گفته: « إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ ...الایة» و رسول- علیه السلام- گفته است: «نیک چیزی است مال شایسته مرد شایسته را»؛ و گفت: « كَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً بیم آنست كه درویشی بكفر ادا كند»، و سبب آنست كه كسی كه خویشتن را اندر مانده و حاجتمند یک من نان همی بیند و اندران جان همی كند و فرزندان و اهل خویش را رنجور همی بیند و اندر دنیا نعمتهاء بسیار همی بیند شیطان با وی گوید: این چه عدلست و این چه انصافست كه از خدای همی بینی و این چه قسمت ناهموار است كه كرده است كه ظالمی و فاسقی را چندان مال داده است كه نداند كه چه دارد و چه كند و بیچارهٔ را از گرسنگی هلاک می كند و یک درم بوی نمی دهد؟ اگر حاجت تو نمی داند خود اندر علم خلل است و اگر تواند و نمی دهد اندر جود و رحمت خلل است، و اگر برای آن نمی دهد تا اندر آخرت ثواب دهد، بی رنج- گرسنگی ثواب تو آنداد چرا همی ندهد؟ و اگر نمی تواند داد پس قدرت بكمال نیست: و در جمله: اعتقاد كردن كه وی رحیم است وجود است و كریم است و همه عالم را اندر رنج همی دارد و خزانهٔ وی پر نعمت و نمی دهد، این دشوار بود و شیطان اینجا راه وسوسه یابد، و مسئلهٔ قدر كه سرّ آن بر همه پوشیده است فرا پیش وی دارد تا باشد كه خشم بر وی غالب شود، فلک را و روزگار را دشنام دادن گیرد و همی گوید: فلک خرف شده است و روزگار نگوسار [وارونه- معكوس] شده است و نعمت بنامستحقان می دهد، و اگر با وی گویند كه این فلک و این روزگار مسخر هست اندر قدرت آفریدگار؟