Untitled Document

در ایمان آوردن بتقدیر نیكی و بدی كه از خداوندست عزوجل - ۲

 نقلست كه شیخ جنید بغدادی رحمة الله وقتی كه از دنیا سفر میكرد اضطراب بسیار می نمود كار بجائی رسید كه مریدان بترسیدند گفتند ای شیخ ما را امید خلاص ببركت شفاعت تو بود این چندین اضطراب از چیست دلهای ما را بشكستی شیخ چشم بگشاد و گفت ای یاران من هفتاد ساله طاعت و شیخی خود را برین درگاه بموئی آویخته می بینم و تند باد بی نیازی وزان گشته و آنرا در اهتراز آورده اند ندانم با درَ دست یا باد قبول لحظه برآمد شیخ گفت الله و جان بحق تسلیم كرد غسَال در وقت غسل هرچند تكلف كرد كه بچشم شیخ رساند عاجز آمد و نتوانست هاتفی آواز داد كه ای غسال زحمت خود مده كه چشم جنید بیاد حق پیش شده جز بدیدار حق كشاده نشود فرد

بوقت صبح قیامت كه سر زخاک برآرم # بگفتگوی تو خیزم بتسجوی تو باشم #

حكایت سری سقطی رحمة الله عیله میگوید كه معروف كرخی رحمة الله علیه را بعد از وفات وی بخواب دیدم كه در زیر عرش خدای بود فرمان حق رسید كه ای ملائكه میدانید كه این كیست گفتند خداوندا تو داناتری ندا آمد كه این معروف كرخی ست كه از شراب محبت ما مست گشته بهوش نیامد مگر بدیدار ما خوشا وقت دوستان حق قطعه

می بهشت ننوشم زدست ساقی رضوان#

مرا بباده چه حاجت چو مست بوی تو باشم#

حدیث روضه نگویم گل بنفشه نبویم#

جمال حور نجویم دوان بسوی تو باشم#

و این معنی جز بعنایت ازلی و لطف حضرت لم یزلی دست ندهد ذٰلِكَ فَضْلُ اللّٰهِ یُؤْتِیْهِ مَنْ یَّشَآءُ وَاللّٰهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیْمِ