Untitled Document

اندر بیان كردن قناعت و تسلیم و تفویض و رضا بقسمت قسام و جمع و منع آن - ۱

شیخ الاسلام قبلة الابدال قطب العالم حجة الحق علی الخلق مقبول و مقتدای جهان ابونصر احمد بن ابی الحسن النامقی الجامی قدس الله روحه العزیز می فرماید كه هیچ كاری نیست كه آنرا ابتدا و انتها نیست و هرگز ابتدای آن كار با منتهای آن راست نباشد و مناسبت ندارد همچنانكه ازان رسول صلی الله علیه وسلم هیچ كار ازان فراتر نخواهد بود و ابتدای آن با انتهای آن هیچ مناسبت نداشت مهتر صلوات الله علیه نخست از جبرائیل می ترسید و می گفت نمی دانم این چیست مرا رنجه می دارد دیو است یا فرشته یا خود جنون است كه بر من غالب گشته راه فرا كار خود نمی داشت و چون بدانست كه چیست طاقت دیدار جبرائیل نمی داشت هر گاه كه جبریل علیه السلام بیامدی گفت [دَثِّرُونی زَمّلُونی] تا چنان شد كه از مقام جبریل را فراتر كشید جبریل گفت یا محمد اگر ازینجا كه هستم یک قدم فراتر نهم درحال بسوزم و رسول صلی الله علیه وسلم رسید آنجا كه رسید و دید آنچه دید و شنید آنچه شنید و طاقت آن همه داشت زمانی از دست مشركان می گریخت و بكوه و غار می شد و می ترسید از شر ایشان و زمانی در اعلیء علیین قدم بر سر مخلوقات می نهاد و در شان وی می آمد كه (مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَی) هرگز این حال با آن برابری نكند اما آن راه كه رسول صلی الله علیه وسلم بر آن رفت برجایست هر كه می خواهد كه راه أولیای خدای تعالی و مقامات ایشان برود و بدان برسد كه أولیای خدای تعالی رسیده بودند راه أنبیا بباید رفت و قدم بر قدم ایشان باید نهاد