Untitled Document

در تجارت و حراثت

در كتاب بیوع عثمان می آرد كه مردی بنزدیک امام اعظم رحمة الله علیه رفت و گفت یا امام مسلمانان از برائ من كتابی در زهد بنویس كه میخواهم كه بخلوت و عزلت مشغول شوم امام از برای وی رساله در بیع و شرا بنوشت آن مرد امام را گفت اینكه نبشتی كسی را در باید كه در بازار به بیع و شرا مشغول بود این با زهد چه مناسبت دارد امام فرمود هیچكس را از كهنه و لقمه چاره نباشد و تا طریق ویرا نداند خطر دارد كه از ناوجه باشد و در طاعت نقصان و شبهه واقع شود و از وی نباشد و رنج ضایع شود و او پندارد كه او را ثواب و اجر خواهد بود و حالانكه خطر عذاب و زجر خواهد بود قوله تعالی وهم یحسبون انهم یحسبون صنعا فرد

خواجه پندارد كه دارد حاصلی# حاصل خواجه بجز پندار نیست#

 و ربوا در غیر بیع و شرا نیز واقع می شود چون اجارت و رهن و شركت و غیرها پس چنان سزد كه بنده مومن در كسب خود و لقمه خود احتیاط تمام بجای آرد تا رنج وی ضایع نشود اما حراثت بدانكه دهقانی عین توكل ست چنانكه در مرصاد العباد می آرد زیرا كه در تحصیل ارتفاع امید بكرم حق می باید داشت كه هیچ مخلوقی را دران هیچ مدخل و مجاز نیست و بزرگان گفته اند بر یک لقمه نان تا پخته شود سی صد و شصت كس كار میكند از كارنده و درونده و نجار و حداد و دیگر حرفتها چون آن یک لقمه طعمه ولی از اولیای حق گردد آن جمله را حق تعالی بدان ولی بخشد و از آتش دوزخ آزاد گرداند پس دهقان باید كه احتیاط بجای آرد و زراعت بشرط شرع كند تا ثواب یابد و بحرام و شبهه خوردن در نیفتد