در صبر بر بلوی - ۵
حكایت در كیمیا می آرد كه شبلی را در بیمارستان بغداد باز داشته بودند كه دیوانه است قومی نزد وی آمدند گفت: شما كیستید؟ گفتند: دوستان تو ایم. سنگ برداشت و سوی ایشان انداختن گرفت. ایشان بگریختند. گفت: دروغ گفتید اگر دوست بودید بر بلای دوست صبر میكردید. قوله تعالی ولنبلونكم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات الایه در تفسیر وسیط می آرد كه نون در ولنبلونكم نون تاكید ست و لام وی جواب قسم مخدوف ست بر تقدیر والله لنبلونكم یعنی سوگند بخداوند كه معامله متبلی كند خداوند با شما و ابتلا بمعنی اختیارست والا خداوند تعالـی داناست بعواقب امور یعنی ای امت محمد لنتحرنكم بشیء من الخوف یعنی خوف از دشمن والجوع یعنی مجاعت و قحط ونقص من الاموال یعنی نقصان و خسران در مال و هلاک مواشی والانفس یعنی بموت و قتل و مرض و پیری والثمرات یعنی حوایج و آنكه بیرون نیاید چنانكه حد بیرون اندر وی میباشد در تفسیر كشف و بیان می آرد بقول امام شافعی رحمة الله علیه فی قوله تعالی ولنبلونكم بشیء من الخوف یعنی خوف خداوند عز وجل والجوع یعنی روزه ماه رمضان ونقص من الاموال یعنی ادای زكوة و صدقات والانفس یعنی بیماریها والثمرات یعنی موت اولاد از برای آنكه فرزند میوه دل ویست قوله تعالـی وبشر الصابرین و بشارت ده صابران را بر بلاها و مصایب پس صفت صابران میكند و میگوید الذین اذا اصابتهم مصیبة یعنی صابران كسانند كه چون ایشان را مصیبتی رسد از آنچه یاد كرده شد قالوا انا لله وانا الیه راجعون گویند ما از ان خداوندیم و ما بحضرت وی باز گردیدگانیم در آخرت