احوال بعض اجداد كبار حضرت ایشان و والد بزرگوار حضرت امام ربانی "قدس سره" - ۳
ملجای سكنه آن بقعه شریف از قوی و ضعیف تربت اوست كه در قدیم الایّام از شهر بیرون بوده و درین روزگار از آبادی بسیار میان آن بلده واقع گردیده منقول است كه سبب انهدام بنای آن قلعه این بود كه شیخ شرف الدین بو علی قلندر قدس سره العزیز را نادانسته هر روز دران عمارت بیگار میگرفتند و از تصرف شیخ هر روز عمارت منهدم میشد و باعث تحیر متصدیان بود حضرت امام بطریق كشف این معنی را دریافتند و آگاه ساختند و منع فرمودند و بدست مبارک خود خشت بنای قلعه بنهادند كه الی یومنا هذا آن قلعه بر همان بنا برپاست فرخنده شبی حضرت ایشان با مخدوم زادهای عالیشان و برخی از درویشان بزیارت مرقد امام تشریف برده بودند مدت تمام محاذی صدر امام مراقب بر پای بماندند بعضی معروضداشت كه بنشینند چون باشد به نشستن توجه نفرمودند و زمان یسیر بر سر تربت والده معصومه مرحومه خویش رحمها الله كه دران مقبره منوره است نیز خاموش ایستادند این بنده را كه یكی از منتسبان دامان فتراک ایشان بود بر دل اخلاص منزل ریخت كه تا چه رحمتها كه بوسیله مرور ایشان ازین قبور بر اهل آن رسیده باشد و چه بركتها كه مـُنزل گردیده بود فردای آنشب سعادت لزوم مخدوم زاده مخزن الاسرار والعلوم خواجه محمد معصوم ابقاه الله و او صله الی غایه ما یتمناه سرّی شگرف از زیارت دوش بر گوش هوش زدند و مجمل آن راز این بود كه حضرت ایشان بعد از مراجعت ازان زیارت فرمودند كه چون محاذی روضه امام ایستادم از حق تعالی ملتمس آن شدم كه آلهی از جمیع اموات این گورستان عذاب را بَكـَرَم ِ تو بردارند آواز رسید كه تا هفته عذاب از ایشان بردارند