Untitled Document

مثالها در جادوی دنیا و غفلت اهل دنیا - ۵

مثال آخر – مثل اهل دنیا، در مشغولی ایشان بكار دنیا، و فراموش كردن آخرت چون مثل قومی است كه در كشتی باشند، و بجزیره رسیدند، برای قضا حاجت و طهارت بیرون آمدند، و كشتی بان منادی كرد كه: «هیچ كس مباد كه روزگار بسیار برد، و جز بطهارت مشغول شود، كه كشتی بتعجیل خواهد رفت». پس ایشان در آن جزیره پراكنده شدند: گروهی كه عاقلتر بودند سبک طهارت كردند و باز آمدند، كشتی فارغ یافتند، جایی كه خوشتر و موافق تر بود بگرفتند؛ و گروهی دیگر در عجایب آن جزیره عجب بماندند و بنظاره [تماشا] باز ایستادند، و در آن شكوفها و مرغان خوش آواز و سنگ ریزهای منقش و ملون نگریستند، چون باز آمدند در كشتی هیچ جای فراخ نیافتند، جای تنگ و تاریک بنشستند، و رنج آن می كشیدند؛ گروهی دیگر نظاره اختصار نكردند، بلكه آن سنگ ریزه های غریب و نیكوتر چیدند [چیدند: جمع كردن] و با خود بیاوردند، و در كشتی جای آن نیافتند، جای تنگ بنشستند و بارهای آن سنگریزها بر گردن نهادند. و چون یک دو روز برآمد، آن رنگهاء نیكو بگردید، و تاریک شد و بویهاء ناخوش از آن آمدن گرفت، جای نیافتند كه بیاندازند، پشیمانی خوردند، و بار و رنج آن بر گردن میكشیدند و گروهی دیگر در عجایب آن جزیره متحیر شدند، تا از كشتی دور افتادند، و كشتی برفت، و منادی كشتی بان نشنیدند، و در جزیره میبودند، تا بعضی هلاک شدند –از گرسنگی- و بعضی را سباع هلاک كرد: آن گروه اول مثل مومنان پرهیزكارست؛ و گروه بازپسین مثل كافران، كه خود و خدایرا – عز وجل - و آخرت را فراموش – كردند، و همگی خود را بدنیا دادند كه «استحبو الحیوة الدنیا علی الاخرة» [دوست تر داشتند زندگی دنیا را نسبت بآخرت]؛ و آن دو گروه میانین مثل عاصیانست، كه اصل ایمان نگاهداشتند، ولیكن دست از دنیا بنداشتند: گروهی با درویشی تمتع كردند، و گروهی با تمتع نعمت بسیار جمع كردند، تا گران بار شدند.