Untitled Document

لذت معرفت و دوستی خدای را چگونه میتوان بدست آورد - ۵

و در خبرست كه وحی آمد بعیسیٰ- علیه السلام- كه چون در دل بنده نگرم نه دنیا بینم نه آخرت دوستی خویش آنجا بنهم و متولی حفظ وی باشم و ابراهیم ادهم گفت: بار خدایا دانی كه بهشت نزدیک من پر پشه ای نیر زد در جنب محبت تو كه مرا ارزانی داشتی و انسی كه مرا بذكر خویش دادی. و رابعه را گفتند رسول را چگونه دوست داری؟ گفت: صعب، ولكن دوستی خالق مرا از دوستی مخلوقان مشغول بكرده است و عیسیٰ را پرسیدند كه از اعمال كدام فاضلتر! گفت: دوستی خدای و رضا بدانچه وی كند.

و در جمله چنین اخبار و حكایات بسیارست و بقرینهٔ احوال این قوم بضرورت معلوم شد كه لذت معرفت و دوستی وی از بهشت بیشترست، باید كه اندرین تامل كنی.

علاج طول امل

بدانكه علاج دفع سبب بود، چون سبب بدانستی به دفع آن مشغول باشید اما سبب دوستی دنیا را علاج بدان كند كه گفته ایم در كتاب حب دنیا، و در جمله هر كه دنیا را بداند دنیا را دوست ندارد: كه بداند كه لذت وی روزی چند است كه بمرگ ناچار باطل شود، و آنگاه در حال منغص و مكدرست و از رنج خالی نیست و هرگز كسی را صافی نشده است؛ و هر كه از طول آخرت بیندیشد و از مختصری عمر؛ داند كه فروختن آخرت بدنیا هم چنان بود كه كسی درمی در خواب دوستر دارد از دیناری در بیداری، كه دنیا چون خوابیست: (النَّاسِ نِیَامٌ، فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا [مردمان خفتگانند و چون بمیرند بیدار شوند]) و اما جهل را علاج بفكر صافی و معرفت حقیقئی كند: كه بداند كه مرگ چونكه بدست وی نیست آنوقت بیاید كه خواهد، تا بر جوانی اعتماد نكند یا بر كاری دیگر.