Untitled Document

اندر بیان كردن سنت و جماعت و شناخت آن - ۲

حكایت آورده اند كه فضیل بن عیاض [فضیل بن عیاض توفی سنة ۱۸۷ ه. ق. [۸۰۳ م.] فی مكة المكرمة زادها الله شرفا و كرما] رحمة الله علیه توبه كرد از راه زدن و مالها با خداوندان می داد جهودی بماند و هیچ چیزی دیگر نماند كه بوی دادی جهود را گفت مرا بحل كن كه هیچ چیزی نمانده است كه ترا خشنود كنم جهود گفت من سوگند خورده ام كه تا مال بمن ندهی ترا بحل نكنم فضیل گفت اگر من چیزی داشتمی با تو این سخن نگفتمی جهود گفت دست در زیر این جامه كن زیر این جامه كیسه زر است بردار و بمن ده تا سوگندم راست شود و ترا بحل كنم فضیل دست در زیر جامه كرد و مشتی زر بیرون آورد و بوی داد جهود گفت اسلام عرضه كن كه من در توریة خوانده ام كه هر كه از امت محمد صلی الله علیه وسلم توبه كند براستی و اخلاص خاک در دست وی زر گردد من خواستم تا بدانم كه تو درین كه میگویی راست هستی یا نی درین زیر جامه هیچ زر نبود بدانستمی كه دین محمد علیه السلام حقست و توبه تو حقست و بر دست وی مسلمان شد و چنین بسیار بوده است و هست و ازین چند واقعات تائبانرا در پیش ما رفته است و بوده و ما را معلوم است و توبه نه چنین بضاعتی است كه هر كسی قدر آن بداند و توبه نجات مردانست و حیات دل و پرورش جانست و پل آخرتست و سرور مومن است و شفای درد گناهان است و مرهم ریش دردمندان و حبل افتادگانست و دلیل گم شدگانست و مفتاح سمع مستمعانست و صدق نطق ناطقانست و قدم استقامت مستقیمانست و نور بصیرت روندگانست و استراحت خوف خائفانست و مبشر امید راجیانست