Untitled Document

وعدهء دروغ

رسول -علیه السلام- همی گوید: «سه چیز است كه هر كه اندر وی از آن سه یكی بود منافق بود اگرچه نماز كند و روزه دارد: چون سخن گوید دروغ گوید، و چون وعده دهد خلاف كند، و چون امانت بوی دهند خیانت كند». و گفت: «وعده وامی است، خلاف نشاید كرد».

حق تعالی بر اسماعیل -علیه السلام- ثنا كرد كه وی صادق الوعد بود، و گویند یک راه وعده كرد جایی و آنكس نیامد، وی بنشست و دو روز انتظار همی كرد ویرا تا بود كه وعده وفا كند. و یكی همی گوید: بر رسول -علیه السلام- بیعت كردم و وعده كردم كه با فلان جا آیم و فراموش كردم، سوم روز شدم وی آنجا بود، گفت: ای جوانمرد از سه روز باز انتظار تو می كنم. و رسول -علیه السلام- یكی را وعده داده بود كه چون بیایی حاجتی كه داری روا كنم، اندران وقت كه غنیمت خیبر قسمت همی كردند بیامد و گفت: وعدهء من یا رسول الله، گفت: حكم كن هر چه تو خواهی، هشتاد گوسپند خواست، بوی داد گفت: سخت اندک حكم كردی، آن زن كه موسی -علیه السلام- را نشان داد تا استخوان یوسف را -علیه السلام- باز یافت و وعده كرد كه حاجت تو روا كنم حكم بهتر از تو كرد و بیش از تو خواست، كه موسی -علیه السلام- گفت چه خواهی؟ گفت: آنكه جوانی بمن دهند و با تو بهم اندر بهشت باشیم، آنگاه كار این مرد مثلی شد اندر عرب، كه گفتندی: فلان آسان گیرترست از خداوند هشتاد گوسپند.

و بدانكه تا توانی وعدهء جزم نباید داد؛ رسول -علیه السلام- گفتی: «عسی -بوک [مخفف «بود كه» شاید] توانم كرد». و چون وعده دادی تا توانی خلاف نباید كرد جز بضرورتی، و چون كسی را جائی وعده كردی، علماء گفته اند تا وقت نمازی اندر آید آنجا هم باید بودن و بدانكه چیزی كه بكسی دهند، زشت تر از باز ستدن وعده بخلاف كردنست، و رسول -علیه السلام- آن كس را ماننده كرده است بسگی كه قی كند و باز بخورد.