Untitled Document

احوال بعض اجداد كبار و والد بزرگوار حضرت امام ربانی "قدس سره" - ۳

 حضرت امام بطریق كشف این معنی را دریافتند و آگاه ساختند و منع فرمودند و بدست مبارک خود خشت بنای قلعه بنهادند كه الی یومنا هذا آن قلعه بر همان بنا برپاست فرخنده شبی حضرت ایشان با مخدوم زادهای عالیشان و برخی از درویشان بزیارت مرقد امام تشریف برده بودند مدت تمام محاذی صدر امام مراقب بر پای بماندند بعضی معروضداشت كه بنشینند چون باشد به نشستن توجه نفرمودند و زمان یسیر بر سر تربت والده معصومه مرحومه خویش رحمها الله كه دران مقبره منوره است نیز خاموش ایستادند این بنده را كه یكی از منتسبان دامان فتراک ایشان بود بر دل اخلاص منزل ریخت كه تا چه رحمتها كه بوسیله مرور ایشان ازین قبور بر اهل آن رسیده باشد و چه بركتها كه مـُنزل گردیده بود فردای آنشب سعادت لزوم مخدوم زاده مخزن الاسرار والعلوم خواجه محمد معصوم ابقاه الله و او صله الی غایه ما یتمناه سرّی شگرف از زیارت دوش بر گوش هوش زدند و مجمل آن راز این بود كه حضرت ایشان بعد از مراجعت ازان زیارت فرمودند كه چون محاذی روضه امام ایستادم از حق تعالی ملتمس آن شدم كه آلهی از جمیع اموات این گورستان عذاب را بَكـَرَم ِ تو بردارند آواز رسید كه تا هفته عذاب از ایشان بردارند باز ملتجی شدم و گفتم رحمت ترا نهایتی نیست بر مغفرت بیفزای حكم شد كه ماهی عذاب مرفوع گردد باز بیش از پیش تضرع نمودم بكرم خاص نوازش نموده بكلی بخشیدند فردای آنروز بمقبره كه والد ماجد آنحضرت مدفون اند انجا حاضر شدند و بخاطر عاطر آنحضرت قدس سره مضمون حدیث معروف گذشت كه چون عالمی بر مقبره بگذرد تا چهل روز عذاب ازان مقبره بردارند بمجرد این خطور ملهم شدند كه بقدوم تو تا قیامت عذاب ازین مقبره برداشتم و آنجا نیز این التماس در میان آمد و بعزّ اجابت رسید ## تو از هر در كه باز آئی بدین خوبی و زیبائی# دری باشد كه از رحمت برُوی خلق بكشائی#