Untitled Document

[آنكه لذت علم و معرفت كه بدل بود از لذت محسوسات و لذت شهوت قوی تر بود]

بدانكه هر كه شطرنج می بازد و همه روز نان ناخورده، ویرا گویند نان می خورد نخورد و همچنان می بازد، تا بدانیم كه لذت وی در شطرنج قوی تر و بهترست از نان خوردن و بدین سبب آنرا تقدیم كرد، پس قوت لذت بدان شناسیم كه چو هر دو فراهم آیند یكی را تقدیم كند. چون این بدانستی بدان كه هر كه عاقل تر لذت قوتهاء باطن بر وی مستولی تر: چه اگر عاقل را مخیر كنند میان آنكه لوزینه و مرغ بریان خورد یا كاری بكند كه در آن دشمنی مغلوب شود و ریاستی ویرا مسلم گردد، البته ریاست و غلبه اختیار كند، مگر كه هنوز نظر وی تمام نشده باشد، چون كودک كه مرد نشده یا معتوه [سفیه- بی عقل] پس آنكس را كه هم شهوت طعام باشد و هم شهوت جاه و ریاست، و طلب جاه فراپیش دارد، بدانیم كه این لذت قوی ترست؛ همچنین عالم را كه علم حساب خواند یا هندسه یا طب یا علم شریعت یا آنچه باشد، ویرا در آن لذتی باشد، چون ناقص نبود و بكمال بود آن بر همه لذتها تقدیم كند، مگر كه در علم ناقص بود و لذت آن تمام نیافته. پس بدین معلوم شد كه لذت علم و معرفت از همه لذتهاء دیگر غالب ترست، لكن كسی را كه ناقص نبود و هر دو شهوت در وی آفریده باشند. كه اگر چه كودک لذت گوَز باختن بر لذت مباشرت و لذت ریاست تقدیم كند، ما در شک نیوفتیم كه این از نقصان وی است، كه ویرا آن شهوت نیست، بدلیل آنكه چون هر دو شهوت فراهم آید آن تقدیم كند كه نزد او بهترست.

آنكه معرفت حق تعالی از همه معرفتهاء دیگر خوشترست - ۱

چون بدانستی كه علم و معرفت خوش است شک نیست كه بعضی از علوم خوشترست كه هر چند معلوم بزرگتر و شریفتر علم وی خوشتر: كه علم نهادن شطرنج از علم باختن شطرنج خوشتر، و علم سیاست مملكت و وزارت از علم درزی و برزگری خوشتر،