Untitled Document

آداب طلب كردن درویش - ۱

بدانكه هر درویش كه زكوة بدو دهی، فریضه از گردن بیفتد، اما كسی كه تجارت آخرت كند، از راه زیاده رنج دست بندارد. و چون صدقه بموضع بود ثواب مضاعف باشد: پس باید كه از پنج صفت یكی طلب كند.

صفت اول – آنكه پارسا و متقی بود، قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: «أَطْعِمُوا طَعَامَكُمُ الْأَتْقِيَاءَ»، گفت: «طعام بپرهیزگاران دهید»، بسبب آنكه استعانت [كمک گرفتن] كنند بدانچه بستانند بر طاعت خدای، و او شریک باشد در آن طاعت كه اعانت [كمک كردن] كرده باشد بر آن. یكی از بزرگان صدقهٔ خود بفقیران دادی و گفتی كه: «این قوم اند كه ایشانرا هیچ همت [منظور و مقصود] نیست جز خدای؛ چون ایشانرا حاجتی بود اندیشهٔ ایشان پراكنده شود، و من دلی را با حضرت خدای برم دوستتر دارم از مراعات صد دل كه همت او دنیا بود»، این سخن جُنید را -رحمة الله علیه- حكایت كردند، گفت: «این سخن صاحب دلیست از اولیا»، این مرد بقال بود: مفلس آمد كه هر چه درویشان بخریدندی بها نخواستی، چند مال بدو فرستاد تا با سر تجارت شود و گفت: «چون تو مرد را تجارت زیان ندارد».

صفت دوم- آنكه از اهل علم بود، كه چون بصدقهٔ او فراغت علم یابد، او در ثواب علم شریک بود؛

صفت سوم- آنكه نهفته نیاز بود كه درویشی خود پنهان دارد، و بتجمل زید: «يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ [كسی كه نداند ایشانرا بسبب عفت نفسی كه دارند توانگر می پندارند]» این قوم باشند كه پردهٔ تجمل بر روی نگاه دارند، و چون صدقه بكسی دهد پردهٔ تجمل نگاه دارد، نه چنان بود كه بدرویشی دهد كه از سوال باک ندارد؛