Untitled Document

پیدا كردن درجات مردان اندر مدح و ذم - ۲

دیگر آنكه وی حسنات خود بهدیه بایشان فرستاد؛ و ایشان را حریص كرد بر آنكه طلب پاكی كنند از آن عیب و از آنچه مانند آنست. و اندر خبرست كه رسول- علیه السلام- گفت: «وای بر روزه دار و بر آنكه نماز شب كند و بر آنكه صوف [پشم- پارچهٔ پشمی] پوشد، مگر آنكه درون وی از دنیا گسسته باشد و مدح را دشمن دارد و مذمت را دوست دارد»، و این حدیث اگر درست است كاری صعب است كه بچنین درجه رسیدن سخت متعذرست بلكه بدرجهٔ دوم رسیدن كه بظاهر فرق نكند- اگر چه بدل فرق كند- هم دشوار است، كه غالب آن بود كه كاری بیفتد و بجانب مرید و مادح میل كند و بمعاملت نیز، و نرسد بدین درجهٔ باز پسین الا كسی كه وی چندان عداوت ورزیده بود با نفس خویش كه مالیده شده باشد، چون از كسی عیب وی شنود شاد شود و زیركی و عقل آنكس اعتقاد كند چنانكه از كسی عیب دشمن خویش بشنود كه بدان شاد گردد و این نادر بود، بلكه اگر كسی همه عمر خویش جهد كند تا مادح و ذم بنزدیک وی برابر شوند هنوز بدین دشوار توان رسید. و بدانكه وجه خطر اندرین آنست كه چون فرق پدید آید میان مدح و مذمت طلب مدح بر دل غالب گردد و حیلت آن ساختن كند و باشد كه بعبادت ریا كردن گیرد و اگر بمعصیت بدان تواند رسید بكند؛ و این كه گفت رسول- علیه السلام- كه: وای بر روزه دار و نماز كن ازین گفته باشد كه چون بیخ این از دل كنده نشود زود بمعصیت افتد؛ اما كاره بودن مذمت و دوست داشتن مدح را اندر نفس خویش حرام نیست چون بفسادی ادا نكند، و سخت بعید بود كه ادا نكند! كه بیشتر معاصی خلق از حب مدح و بغض ذم است، همیشه اندیشهٔ خلق باین آمده است كه هر چه كنند برو و ریاء خلق كنند، و چون این غالب شد بكارها ادا كند كه آن ناشایست بود، و گرنه دل خلق نگاه داشتن و بدان التفات كردن- كه نه بر سبیل ریا باشد- حرام نیست.