Untitled Document

در توحید و توكل

بدانكه توكل از جملهٔ مقامات مقربان است و درجهٔ وی بزرگ، ولكن علم وی در نفس خویش باریک و مشكل است و عمل وی دشخوارست، و اشكال وی ازانست كه هر كه هیچ چیز را جز حق تعالیٰ در كارها اثری بیند در توحید وی نقصانست، و اگر جملهٔ اسباب نیز از میان برگیرد در شریعت طعن كرده باشد، و اگر اسباب را نیز مسببی نبیند با عقل خویش مكابره [خلاف و دشمنی كردن] كرده باشد، و چون بیند باشد كه بچیزی از اسباب توكل كند و در توحید نقصان افتد. پس شرح توكل چنانكه عقل و توحید و شرع در هم بگوید و میان همه جمع كند علمی غامض است و هر كسی نشناسد، و ما اول فضیلت توكل بگوییم، آنگاه حقیقت وی، آنگاه احوال و اعمال وی.

فضیلت توكل - ۱

بدانكه خدایتعالیٰ همه را بتوكل فرمود و آن شرط ایمان كرد و گفت: «وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»، و گفت: «خدای تعالیٰ متوكلان را دوست دارد- إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ»، و گفت: «هر كه بر وی توكل كند بسنده است- وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، و گفت: «بخدای بسنده است بندهٔ خود را!- أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ» و چنین آیات بسیار است. و رسول- صلوات الله علیه- گفت: امتها را بمن نمودند، امت خویش را دیدم كه كوه و بیابان ازیشان پر بود، عجب داشتم از بسیاری ایشان و شاد شدم، مرا گفتند: خشنود شدی؟ گفتم: شدم، گفتند: با این بهم هفتاد هزار در بهشت شوند بی حساب- گفتند [مقصود اینست كه اصحاب پیغمبر صلی الله علیه وسلم گفتند]: آن كیند؟- گفت: آنها كه كارها را بر افسون و داغ و فال نكنند، ولكن جز بر خدایتعالیٰ اعتماد و توكل نكنند، پس عكاشه برخاست و گفت: یا رسول الله دعا كن تا مرا از ایشان كند، گفت بار خدایا ویرا از ایشان كن، دیگری بر پای خاست و همین دعا خواست،