Untitled Document

پیدا كردن آنكه مستحق دوستی بحقیقت خدای است عز وجل - ۲

سبب سیم آنكه نیكو كار را دوست دارد اگر چه با وی نیكویی نكرده باشد چنانكه هر كه بشنود كه در مغرب مثلا بادشاهی نیكوكارست عادل و مشفق بر خلق كه خزانهٔ جویش برای درویشان دارد و رضا ندهد كه هیچ كس ظلم كند در مملكت وی بضرورت طبع ویرا دوست دارد اگرچه داند كه هرگز ویرا نخواهد دید و از وی نیكویی بوی نخواهد رسید، بدین سبب جز حق تعالیٰ را دوست داشتن جهلست: كه احسان خود جز از وی نیست، و هر كه در عالم احسان كند بالزام و فرمان وی كند، و آنگاه آن نعمت كه بدست خلق خدای است خود چندست؟ احسان آنست كه همه خلایق را بیافرید و همه را هر چه بایست بداد، تا آنچه نیز حاجت نبود ولكن زینت و آراستگی در آن بود بداد، و این بدان بداند كه در ملكوت آسمان و زمین و در نبات و حیوان تامل كند تا عجایب بیند و انعام و احسان بینهایت بیند.

سبب چهارم آنست كه كسی را برای جمال دوست دارد، یعنی برای جمال معانی، چنانكه شافعی را و علی را دوست دارد، و دیگری ابوبكر و عمر را دوست دارد، و دیگری همه را دوست دارد، بلكه پیغمبران را دوست دارد، وسبب این دوستی جمال معانی و صفات ذات ایشانست، و حاصل آن چون نگاه كنی با سه جزء آید: یكی جمال علم، كه علم و عالم محبوبست از آنكه نیكوتر و شریفست، هر چند علم بیشتر و معلوم شریفتر آن جمال بیشتر، و شریفترین علمها معرفت خدای تعالیٰ است و معرفت حضرت الهیت كه مشتمل است بر ملایكه و كتب و رسل و شرایع و انبیا، و تدبیر ملک و ملكوت و دنیا و آخرت،