شناختن اسباب در دفع ضرر - ۲
و اگر در شكایت كردن ایستد و در طلب دزد استقصاء نماید از درجهٔ صبر نیز بیفتاد و بدانست كه وی نیز نه از صابران است و نه از متوكلان، تا باری دعوی در باقی كند، و این فایدهٔ تمام باشد كه از دزد حاصل آید.
سوال: اگر كسی گوید كه اگر بدان محتاج نبودی در نبستی و نگاه نداشتی؛ چون نگاه داشت برای حاجت و بردند چگونه ممكن گردد كه رنجور نشود؟
جواب: آنست كه بدان ممكن گردد كه: تا خدای تعالی بدو داده بود گمان میبرد كه مگر خیرت وی در آنست كه این با وی بود، و نشان این آنكه خدای تعالی بوی داده بود، و اكنون خیرت وی در آنست كه با وی نبود، و نشان این آنكه از وی باز ستد، پس بخیرت خویش در هر دو حال شاد باشد و ایمان آورد بدانكه خداوند نكرد در حق وی الا آنكه خیرت وی بود؛ وی خیرت وی نداند خداوند بهتر داند چون بیمار كه پدری مشفق دارد و طبیب، اگر طعام و گوشت دهد وی شاد شود، گوید اگر نه آنستی كه آثار تندرستی می بیند ندادی، و اگر گوشت بازگیرد شاد شود، گوید اگر نه آنستی كه میداند كه زیان من در آنست باز نگرفتی، و تا این ایمان نباشد توكل درست نباشد و حدیث بی اصل بود.
شعر:
آب زنید راه را بین كه نگار میرسد ** مژده دهید باغ را فصل بهار میرسد
رونق باغ میرسد شمع و چراغ میرسد ** غم زمیانه میرد و مه بكنار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را ** كز رخ نور بخش او نـُور نثار میرسد