Untitled Document

سه جنس آتش دوزخ روحانی

وقت آنست كه دوزخ روحانی شرح كنیم: و بروحانی آن خواهیم كه روح را باشد خاص، و تن در میان نبود، و: «نارالله الموقدة التی تطلع علی الافئدة [آتش افروخته خدائی كه طلوع میكند بر دلها] این باشد، و آتشی است كه استیلاء وی بر دل بود. و آن آتش كه در تن آویزد، آنرا جسمانی گوید.

پس بدانكه در دوزخ روحانی سه جنس آتش بود: یكی آتش فراق شهوات دنیاوی، و دوم آتش تشویر[شرمندگی] و خجلت رسواییها، و سوم آتش محروم – ماندن از جمال حضرت الهیت و نومید گشتن از وی. و این هر سه آتش را كار با جان و دل باشد نه با تن. 

آتش روحانی دردناكتر از آتش جسمانی است - ۱

این سه نوع از آتش روحانی بشناختی. اكنون بدانكه این آتش عظیمتر از آن باشد كه بر كالبد بود، و كالبد را از درد آگاهی نبود، تا اثری بجان نرسد، پس درد آن كالبد بجان رسد، و بدان عظیم گردد: پس آتش و دردی كه از میان جان بیرون آید، لابد عظیم تر بود. و این آتش از میان جان برخیزد، از بیرون در نیاید. و علت همه دردها از آن بود كه چیزی كه مقتضی طبع وی بود، ضد وی بر وی مستولی شود. و مقتضی طبع كالبد آنست كه این تركیب با وی بماند، و اجزاء وی مجتمع باشد، و چون بجراحت از یكدیگر جدا شود، ضد وی پدید آید، و دردمند شود. و جراحت یک جای را از یكدیگر جدا كند، و آتش در میان همه اجزا در شود، و از یكدیگر جدا كند، پس از هر جزوی دردی دیگر یابد، و بدین سبب درد آتش صعبتر بود. پس آن چیزی كه مقتضی طبع دل بود چون ضد وی متمكن شود، درد آن در میان جان عظیم تر باشد. و مقتضی طبع دل معرفت حق است و دیدار وی، و چون نابینایی كه ضد آنست از وی متمكن شود، درد آنرا نهایت نباشد. و اگر نه اینستی كه دلها درین عالم بیمار شود، پیش از مرگ هم در این درد نابینایی بیافتی،