Untitled Document

در عدل و انصاف نگاه داشتن در معاملت - ۴

واجب سیم آنكه در مقدار وزن هیچ تلبیس نكند و راست سنجد. خدای تعالی میگوید: «ویل للمطففین الذین...الایه- وای برای كسانی كه چون بدهند كه سنجند، و چون بستانند زیادت ستانند». و سلف را عادت این بوده است كه: هر چه ستدندی به نیم حبه كمتر ستندی، و چون بدادندی به نیم حبه زیادت دادندی و گفتندی كه: «این نیم حبه حجابست میان ما و دوزخ»، كه ترسیدند كه راست نتوانند سخت [سختیدن: اندازه گرفتن- سنجیدن]، و گفتندی كه: «ابله كسی بود كه بهشتی كه پهنای وی چند هفت آسمان و زمین باشد بفروشد به نیم حبه، و ابله كسی بود كه به نیم حبه طوبی [درختی در بهشت] را بویل [جائی در دوزخ] بدل كند»؛ و هر گه رسول -علیه السلام- چیزی خریدی گفتی: «بها بسنج و چرب بسنج»؛

و فضیل عیاض پسر خویش را دید كه دیناری می سنجید تا بكسی دهد و شوخی كه در نقش وی بود پاک می كرد، گفت: «ای پسر این ترا از دو حج و دو عمره فاضلتر!»

و سلف گفته اند كه: «خداوند دو ترازو- كه بیكی بدهد و بیكی بستاند- از همه فُسّاق [فاسقان كسانی كه واجبهای دینی را رعایت نمی كنند] بترست»؛ و هر بزازی كه كرباس پیماید تا بخرد سست پیماید، و چون بفروشد كشیده پیماید، ازین جمله باشد؛ و هر قصابی كه استخوان با گوشت سنجد- كه عادت نبود- ازین جمله بود غله فروشد- و بر وی خاک بود زیادت از عادت- ازین جمله بود. و این همه حرام است؛ بلكه این انصاف در همه كارها و معاملتها با خلق واجب است: كه هر كه سخنی بگوید كه مثل آن اگر بشنود بكراهیت شنود، فرق كرد میان ستدن و دادن، و ازین بدان برهد كه بهیچ چیز خود را از برادر خویش فرا بیش ندارد اندر معاملت، و این صعب و دشوار بود، و عظیم است،